چگونه با دانش لغوی می توانید حافظه و بهره هوشی خود را افزایش دهید؟ (گام پنجم)

تسلط شما بر معانی مختلف کلمه، ریشه و پسوند و پیشوند هوش شما را به طور شگفت انگیزی تقویت می کند و زندگیتان را برای همیشه دگرگون می سازد. حتما از خود می پرسید چگونه چنین چیزی ممکن است؟ تحقیق دکتر جانسون اگانر در خصوص هوش کلامی بسیار شنیدنی است. او به صد مرد جوان که در رشته ی مدیریت صنعتی تحصیل می کردند آزمون لغت داد. پنج سال بعد از این آزمون دکتر اگانر بررسی کرد تا ببیند این تجار جوان چقدر در کارشان موفق بوده اند. او به نتیجه ی حیرت آوری رسید. همه کسانی که در آزمون واژگان جزو ۲۵ درصدی بودند که بالاترین نمره را کسب کرده بودند مشغول به کارهای مدیریتی بودند. و از میان کسانی که در آزمون واژگان جزو ۲۵ درصد نمره های پایین قرار گرفته بودند، حتی یک نفر هم مدیر نشده بود.

قدرت کلمات

در مصر باستان کشیشان، حافظان کلمه بودند. آنان تلاش می کردند هنر خواندن و نوشتن را به صورت راز حفظ کنند چرا که این کار به آن ها قدرت شگرفی می داد هم دانش و هم مردم را بفریبند. تا چهار هزار سال بعد رهبران جوامع این قدرت ویژه را نزد خود نگه داشتند تا از این راه به رموز واژگان و خط نوشته ها دست یابند. در حالیکه توده های مردم نادان در همه جا با وحشت و ترس در برابر قدرتی که کلمات به این رهبران داده بودند دست به گریبان بودند.

این قدرت، قدرت دانش بود. قدرت متقاعد کردن، قدرت الهام بخشیدن، قدرت مسحور کردن، قدرت کنترل و رهبری به عبارت دیگر قدرت تاثیر گذاشتن بر مغز انسان ها .

دو کلمه جادو و طلسم از همین ماجرا به جا مانده است. در عهد ملکه الیزابت اول و شاهکارهای شکسپیر، کمی بعد از رنسانس کبیر در اروپا در کمال تعجب هنوز هم افراد بسیار کمی بودند که می توانستند بخوانند و بنویسند. از این رو توانایی خواندن و نوشتن از نظر مردم کار وحشتناکی بود و اغلب گمان می کردند کسانی که این توانایی را دارند به نوعی جادوگری دست می زنند. همه افرادی که می توانستند بنویسند می توانستند جادوگری کنند. از این رو منطق ذهن افراد ترسو و نادان این بود که کسانی که می توانند درست بنویسند قدرت سحرآمیزی دارند که می توانند به طور مرموز و منحوسی بر دیگران تسلط داشته باشند و از آن جایی که کلمه می توانست یک نوع جادو به حساب بیاید، صاحب این دانش مبهم نیز به خاطر استفاده از کلمات جادوگر به حساب می آمد.

ناپلئون جمله معروفی در مورد اهمیت کلمات دارد که می گوید:

” ما با کلمات بر مردم فرمانروایی می کنیم.”

کلمات هنوز هم قدرت جادویی دارند هر چقدر به ارتقاء هوش کلامیتان ادامه دهید بیشتر و بیشتر به یک جادوگر کلامی تبدیل خواهید شد. چند روش در این زمینه وجود دارد که در این مقاله به بررسی در مورد آن ها خواهیم پرداخت:

یک. ریشه های کلمه را بررسی کنید

وقتی شما ریشه های کلمات را بررسی می کنید نه تنها هوش کلامی و قدرت واژگانی خود را زیاد می کنید، بلکه می توانید به این حقیقت مهم پی ببرید که ریشه ها داستان ها ی جالبی در مورد خلق و به وجود آمدن کلمات دارند. هر ریشه مثل ذره ای بلاتکلیف است که شما با بررسی اش به آن زندگی می بخشید و اجازه می دهید که شعر و تاریخ و تصوراتی که در ذات کلمه موجود است دوباره زنده شود. مانند ریشه طلسم و جادو که به بررسی آن پرداختیم.

دو. پسوندها و پیشوندهای کلمات را بیاموزید.

این ها مثل ریشه هایی هستند که در اول و آخر کلمات به کار رفته باشد. آن ها شما را در مسیرتان به سوی گسترش دامنه لغوی قوی و غنی یاری خواهند کرد. پیشوندها و پسوندها مفهوم و حیات جدیدی به کلمات می دهند. مانند کلمه هنر که با پیشوند با، باهنر و پسوند مند، هنرمند می شود.

حتما این سوال برای شما پیش آمده است که چگونه می توانید ریشه ها و پسوند و پیشوندها را به دایره لغات خود اضافه کنید و در صحبت هایتان از آن ها استفاده نمایید.

تمرین

• یک فرهنگ لغت بخرید؛

فهرستی از ۱۰ یا ۱۰۰ کلمه ای که بیشتر دوست دارید تهیه کنید. اول برای پیدا کردن معانی و ریشه های آن ها به لغت نامه مراجعه کنید و بعد به فرهنگ لغت رجوع کنید تا تمامی کلماتی که معنای مشابه کلمات مورد علاقه تان را دارند پیدا کنید. همان طور که جستجو می کنید دوستان لغوی بی شماری پیدا می کنید که هم جزو کلمات محبوب شما می شوند و هم واژگان رو به رشدتان را تقویت می کنند.

• هر سال چند ریشه لغوی یاد بگیرید؛

خودتان را به یادگرفتن ریشه های لغوی جدید موظف کنید. شما می توانید این کار را به تدریج یادبگیرید. این یادگیری تدریجی دامنه لغات شما را گسترش می دهد و باعث خواهد شد بعد از چند سال ریشه ی بسیاری از لغات را فرا بگیرید که خود آن ریشه ها شما را یاری خواهند کرد که هزاران کلمه جدید بسازید.

منبع: کتاب قدرت هوش کلامی